ارغوان

در آغوش خدا

"با من باش تا با تمامی خدایی ام با تو باشم." حدیث قدسی

 

اگر ...

اگر دروغ رنگ داشت؛

هر روز شاید،

ده ها رنگین کمان، در دهان ما نطفه می بست،

و بیرنگی، کمیاب ترین چیزها بود.




اگر غرور نبود؛

چشمهایمان به جای لبهایمان سخن نمیگفتند،

و ما کلام محبت را در میان نگاه‌های گهگاهمان،

جستجو نمی کردیم.





اگر گناه وزن داشت؛

هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد،

خیلی ها از کوله بار سنگین خویش ناله میکردند،

و من شاید؛ کمر شکسته ترین بودم.

 

 

اگر به راستی، خواستن، توانستن بود؛

محال نبود وصال!

و عاشقان که همیشه خواهانند،

همیشه می توانستند تنها نباشند.

 

اگر شکستن قلب و غرور، صدا داشت؛

عاشقان، سکوت شب را ویران میکردند.



اگر دیوار نبود، نزدیک تر بودیم؛

با اولین خمیازه به خواب می رفتیم،

و هر عادت مکرر را در میان ?? زندان،

حبس نمی کردیم.




اگر خواب حقیقت داشت؛

همیشه خواب بودیم.

هیچ رنجی، بدون گنج نبود؛

ولی گنج ها شاید،

بدون رنج بودند.



اگر همه ثروت داشتند؛

دل ها، سکه ها را بیش از خدا نمی پرستیدند.

و یک نفر در کنار خیابان خواب گندم نمی دید؛

تا دیگران از سر جوانمردی،

بی ارزش ترین سکه هاشان را نثار او کنند.

اما بی گمان، صفا و سادگی می مرد،

اگر همه ثروت داشتند.



اگر مرگ نبود؛

همه کافر بودند،

و زندگی، بی ارزشترین کالا بود.

ترس نبود؛ زیبایی نبود؛ و خوبی هم شاید.



اگر عشق نبود؛

به کدامین بهانه می گریستیم و می خندیدیم؟

کدام لحظه ی نایاب را اندیشه میکردیم؟

و چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟

آری... بی گمان، پیش از اینها مرده بودیم ...

اگر عشق نبود؛



اگر کینه نبود؛

قلبها تمامی حجم خود را در اختیار عشق میگذاشتند.



اگر خداوند؛ یک روز آرزوی انسان را برآورده میکرد،

من بی گمان،

دوباره دیدن تو را آرزو میکردم و تو نیز

هرگز ندیدن مرا.


آنگاه نمیدانم ،

به راستی خداوند، کدامیک را می پذیرفت?؟

 


نوشته شده در سه شنبه 90/2/20ساعت 11:51 عصر توسط آیناز نظرات ( ) |

زیبا ترین عکس هادر تاریک ترین اتاق ظاهر می شوند...پس هر وقت در تاریک ترین قسمت زندگی ات قرار گرفتی بدون که خداوند می خواد تصویر زیبا ازت بسازه

 

..


نوشته شده در سه شنبه 90/2/20ساعت 10:49 عصر توسط آیناز نظرات ( ) |

گالری تصاویر طنز عروس،دامادی!


نوشته شده در پنج شنبه 90/2/8ساعت 10:54 عصر توسط آیناز نظرات ( ) |

ای مهربانتر از من
 با من
در دستهای تو
 آیا کدام رمز بشارت نهفته بود ؟
 کز من دریغ کردی
تنها تویی
 مثل پرنده های بهاری در آفتاب
 مثل زلال قطره بباران صبحدم
 مثل نسیم سرد سحر
 مثل سحر آب
 آواز مهربانی تو با من
 در کوچه باغهای محبت
 مثل شکوفه های سپید سیب
ایثار سادگی است
 افسوس آیا چه کس تو را
 از مهربان شدن با من
 مایوس می کند؟


نوشته شده در پنج شنبه 90/2/8ساعت 12:18 عصر توسط آیناز نظرات ( ) |

مبگن مغز اقایون زودتر از خانم ها پیر میشه چررررررررررررا


نوشته شده در پنج شنبه 90/2/8ساعت 12:5 عصر توسط آیناز نظرات ( ) |

   1   2      >


Design By : ParsSkin.com