ارغوان
و بزرگی ات را به تسبیح می نشیند.درختان، چشمان شرقی شان را به خورشید نگاهت دوخته اند و انوار قدسی تو را به ستایش ایستاده اند. خدایا! آفرینش، حضور کبریایی ات را شبانه روز به پرستش، سجده می کند و ذرات هستی، عاشقانه تو را صدا می زنند. یا رحمانُ یا رحیم! نیازمند کرامت و بخشش تو ام. کمکم کن تا زنگار معصیت و زشتی را از قلب سنگینم بزدایم. مرا ببخش و بیامرز، تا در آسمان مهربانی ات، پرنده بی قرار جانم را پرواز بیاموزم. یاری ام کن تا در این بیابان بی کسی، به دوستی ات روی آورم. ای جاودان بی پایان! جویندگان تو، ساکنان کوچه های معرفت و اندیشه اند؛ آنان در لحظه لحظه حیاتشان تنها تو را می شنوند و می بینند؛ عارفانی که منزلگاه ابدی شان، غرفه های آبی محبت توست؛ خدایا! مرا همسایه اینان قرار ده تا کور سویی از چراغ چشمانشان در نگاهم بنشیند و دنیای تاریک دلم، به رسیدن روزی روشن، امیدوار شود. خدایا! لبانم تشنه شبنم رحمت توست و جانم در حسرت رسیدن به تو سرزمینی سوخته را می ماند که از تار و پود خاکسترش، انتظار رویش هیچ جوانه ای نیست . پروردگارا! مرا در این کویر، تنها مگذار. باران بخشایشت را بر روح بی بهارم نازل کن و آسمان خالی ام را پرنده ریز کن. یا غفار! سلام به دوستای عزیز این وبلاگ رو درست کردم که با دوستان جدیدی آشنا شم امیدوارم هم من وهمشما عزیزان در کارهامون موفق باشیم تا بعد........
باران می بارد، خاک در تنفس مکرر خویش تو را می خواند
Design By : ParsSkin.com |